قبلا پیاز رنده میکردم اشکم در میومد حالا در بازار پیاز رو میبینم اشکم درمیاد چون به خاطر قیمتش نمیتونم بخرم گریه کن بر جامه ام ای شاخه نیلوفری رنگ در میان کوچه ها افتان و خیزانت نبینم کاشکی قسمت کنیم بذیختی مونو با دل خویش ...اگر دنیا اومد دختر بود اسمشو بزار آلن شرلی در کارتون میبینی که دختری با موهای زرد طلایی هست و اون آهنگ قشنگش حنا دختر مرزعه اسم دخترتو میخوای چی بزاری؟ اول باید ببینم این دخترم زیبا هست یا نه اگه قشنگ بود اسمشو میزارم زیبا پس چرا زیبا نزاشتی مگه زشت بود؟ چرا اسمشو ستاره جون گذاشتی؟ آخه از بس توی ابرها دنبالش می گردم اسمشو من ستاره حون گذاشتم ...نفسش از جای گرمی بلند میشه یعنی چه؟نفست از جای گرمی بلند میشه یعنی چه؟ یعنی یکنفر در زندگی فقط میخوره میخوابه و حرف میزنه . هیچ غم و غصه ای نداره همه چیز رئو داره درسته اصلا به فکر هیچی نیست دنیا رو آب ببره خیالش نیست ..بعضی وقتها ادم در زندگی تلاش می کنه اما ممکنه شکست هم بخوره و بگه از بد شتنسی من بود همیشه شکست میخورم کم کم همین ادم ممکنه کمتر شکست بخوره و حالا هر چی که ثروتمنتر میشه عاقلتر هم میشه چون همه چیز ناگهان به او ارث و میراثی نرسید و به خودش میگه زندگی پستی و بلندی داره دست تو نیست این رسم روزگاره کاشکی می شد گذشته هامو داشتم دلشوره هاشو روزشو میزاشتم بسکه چشمام دنبالش تو ابرها اسمشو من ستاره جون گذاشتم